درباره من:
یاد دارم که شبی .. جایی..
گوشه ی کاغذی انگار..
نوشتم با اشک..
آدمی رفتنی است.. عشق اما باقی ست.. ..
قلب من را که شکستی اما..
جای من حرمت گل را تو نگه دار و .... همین ..
adrenaline .
کاش زن داشتم الان میرفت برام نون سنگک تازه میخرید صبحانهمو حاضر میکرد بعد میرفت خونه باباش تا مزاحم استراحتم نباشه.
ali reza
طرفِ ما شب نیست
چخماقها کنارِ فتیله بیطاقتند
خشمِ کوچه در مُشتِ توست
در لبانِ تو، شعرِ روشن صیقل میخورد
من تو را دوست میدارم، و شب از ظلمتِ خود وحشت میکند